. نتیجه گیری و راهکارها:
با توجه به هندسه آموزه های راهنمایان شیعه (علیهم السلام) توجه به دو ساحت سکوت یعنی سکوت زبانی (ساحت برون) و سکوت باطنی (ساحت درون) باید توأمان پی گیری شود. سکوت باطنی به ویژه امروزه که در مواجهه با هیاهوی دجالان رسانه ای قرارگرفته ایم، باید احیاء و در محافل شیعی توجه شود.
برای آموزش سکوت می توان به نکاتی که در روایات ذیل مطرح شده است اشاره کرد.
 کنترل زبان از سختی ای سلوک است. اگر زبان مهار و کنترل نشود، منشأ بسیاری از گرفتاری های روحی و معنوی خواهد بود. بسیاری از آنها که نباید سخن بگویند، با بهانه های متفاوت، سخنرانی می کنند؛ اما هنر آدمی اینست که پیش از سخن گفتن، سخن بشنود و هنر سکوت کردن» را بیاموزد. آنگاه پس از تمرینِ شنیدن و تأمل در سخن خود، اگر احساس وظیفه در بیان مطالبی داشت سخن گوید و ادب زبان را در پیشگاه کرام الکاتبین نگه دارد. خداوند می فرماید: سخنانی را از زبان یکدیگر فرا می گیرید و می شنوید و حرفی را به زبان می آورید و می گویید؛ درحالی که بدان علم ندارید، این در حالی است که آن را مهمل و کوچک هم می پندارید. درصورتی که آن، نزد خداوند گناهی بسیار بزرگ است.» (نور: آیه 15) سعدی، سخن سرای جاودانه اشاره دارد که: مشک آنست که ببوید نه آنکه عطار بگوید. دانا چه طبلة عطار خاموش است و هنر نمایی و نادان، خود طبل غازی ست بلند آواز و میان تهی!» (کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، ص2)
از سفارشات تأمل برانگیز امام صادق (علیه السلام) نسبت به شیعیان آموختن درس سکوت است. حضرت می فرماید: در گذشته، عده ای بودند‌ که سکوت را آموزش می دیدند؛ درحالی که شما سخن گفتن را آموزش می بینید! اگر یکی از جمعیت آنها (که در گذشته بودند) می خواست وارد جرگه‌ عبادت کنندگان شود، ده سال به سکوت می پرداخت؛ پس اگر صبوری را می توانست تحمل و تعلیم ببیند، به عبادت می پرداخت و گرنه می گفت: من اهلیت این کار را ندارم!» (بحارُالانوار، علامه مجلسی، ج75، ص286)[9]
امام صادق (علیه السلام) پس از بیان اینکه سکوت، شعار محققین و آگاهان از حقایق گذشته است، می فرماید:
ربیع بن خیثم کاغذی را در برابر خود می نهاد و هرچه سخن می گفت، می نوشت و شب به محاسبه می پرداخت و سخنانی را که به نفع و ضررش بود محاسبه می کرد و می گفت: آه! افراد ساکت رها شدند؛ اما ما باقی ماندیم. یکی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) سنگ ریزه ای در دهانش می نهاد و اگر سخن را برای خدا و در راه او می خواست بگوید، آنرا از دهانش بیرون می آورد؛ زیرا برخی از صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانند کسانی که در آستانه غرق شدن اند نفس می کشیدند. تنها عامل نابودی مردم‌، سخن گفتن و عامل رهایی آنها سکوت است.» (مصباح الشریعۀ و مفتاحُ الحقیقۀ، ترجمه و شرح حسن مصطفوی ص117 - المحجۀُ‌البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ملامحسن فیض کاشانی، ترجمه عبدالعلی صاحبی، ج5، ص268-270)
البته پُرواضح است که این گونه راهکارها شئون و آدابی دارد و اصطلاحاً بی همرهی خضر نباید پیموده شود. برخی از سالکان در مواظبت و کنترل زبان سرکش، به آموزش سکوت پرداخته و سال های متمادی در مجاهدة با آن اهتمام ورزیده اند. برخی برای عادت دادن خود به سکوت، به مجلس سکوت[10] پرداخته اند و برخی دیگر برای کنترل مهار زبان، ریگ در زیر زبان پنهان می نموده اند.[11]
صوفیان در آداب سلوک و طریقت بویژه به صمت، فراوان پرداخته اند چنانکه یکی از آداب چلّه نشینی ایشان، خاموشی زبان از عادات مرسوم و آفات آن بوده ‌است. بدیهی است برای شنیدن سکوت صوفیان، فرصتی باید تا در مقالی دیگر بدان بپردازم و در اینجا به ذکر ارجاعات بسنده می کنم.

از مقاله ای ....

از مقاله ای ...

سکوت ,سخن ,زبان ,ای ,اند ,» ,که در ,می فرماید ,و می ,یکی از ,و در

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تربیت کودکان پانیز هاشمی اشکِ مَشک (کشکول ولایت نامه) فیزیک لقمه ای وبلاگ نمایندگی بهشهر همسفران اخبار دنیای فیلم ، از همه کس و همه جا lawyerjafariharandi وبلاگ مطالب جالب و خواندنی پردازش زبان طبیعی فکر و حساب